بیماریTrans sesual )Ts )چیست؟

جدول محتوایی

برچسب‌ها
(درباره اختلال حرکتی بیشتر بدانیم) آتروفی اختلال تیک اختلال کم توجهی اختلال یادگیری بیش فعالی بیماری مغز و اعصاب بیماریهای متابولیک چیست؟ بیماری کیاری یا کیاری تالیف دکتر نرجس جعفری تشنج تگاتارد حبیبه نژاد بیگلری داروهای موثر بر سیستم اعصاب مرکزی داروی لاموتریژین چیست؟ در درمان تشنج هایی که به سایر دارو پاسخ نداده است استفاده می شود دومپریدون دکتر حبیبه نژاد بیگلری دکتر حبیبه نژاد بیگلریفوق تخصص مغز و اعصاب کودکان دکتر حبیبه نژاد بیگلری فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان ریتالین ریسپریدون سدیم وال پرات سندرم عصبی همراه با حرکات اضافی چیست سیمیوال فلج مغزی فنوباربیتال فوق تخصص مغز و اعصاب فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان فوق تخصص مغزو اعصاب کودکان فوق تخصص مغز و اعصای کودکان قرص رهاکین قرص پردنیزولون كاربامازپين لوتیراستام مموری پاور مننژیت مُهره‌شِکافیا اسپینا بیفیدا مکمل ها نوار مغز چیست دکتر حبیبه نژاد بیگلری فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان ویگاباترین پیراستام چکیده جامعی از کتاب تکامل نلسون کلوبازام یا سرسام

بیماری Trans sesual )Ts )چیست؟
گروه استان ها- بیماری Trans sesual (Ts ) یک بیماری هورمونی است که فرد علائم ظاهری یک جنس و تمایلات درونی و ترشحات هورمونی جنس مخالف را با خود به همراه دارد…


به گزارش پایگاه اطلاع رسانی پلیس ، همواره در هر عصری فرایندهای رفتاری خاص و بیماری های جسمی و روانی مسیر طولانی وسختی را برای پذیرفته شدن و شناخت در جامعه طی می کنند که این روند در خصوص بیماری های روانی همیشه مقاومت بیشتری را از سوی جامعه در بردارد با این توضیح که دانشمندان و روان شناسانی که تفکرات نوینی را درخصوص کشف پدیده های جدید ارائه داده اند بدوا” مورد انتقاد و ایراد واقع شده و با هجمه انتقادات مواجه شدند ، اما این افراد با شناخت هدف و داشتن انگیزه بالا به اثبات خود و نظریه خود پرداخته و سد انتقادی را شکستند.

با این توصیفات باید گفت بیمارهایی که در جامعه ما حالت نوظهور و ناشناخته دارند ، با توجه به تفکرات سنتی و نیز ضعف سازمانهای تبلیغاتی و حمایتی این جوامع در خصوص آگاهی بخشی به مردم برای آشنایی با این عوارض و حمایت از بیماران روند شناخته شدن آن طولانی بوده که عوارض آن دامنگیر افرادی می شود که به این بیماری ها مبتلا می باشند.

بیماری Trans sesual (Ts ) یک بیماری هورمونی می باشد که فرد علائم ظاهری یک جنس و تمایلات درونی و ترشحات هورمونی جنس مخالف را با خود به همراه دارد و وجود این تعارض مداوم درونی در فرد که در سنین بلوغ و بعد از آن نمود بیشتری پیدا می کندسبب می گردد تا برای حل تعارض درونی اقدام به مقابله و مبارزه ای تکراری و روزمره با خانواده ، همسالان ، آشنایان ، اهالی محل و در سطحی بالاتر مردم جامعه بنماید و بدلیل شناخته نبودن این بیماری در بین اکثریت عوام و حتی برخی از تحصیل کرده ها در مقاطع مختلف علمی تلاش افراد مبتلا به این بیماری و فشار وارده به آنها دوچندان شود.
دربسیاری موراد این مشکلات و معضلات فردی منجر به تبدیل و ایجاد یک معضل اجتماعی می شود بدین ترتیب که عدم حمایت خانواده ، دوستان و جامعه که نقش بسیار ضروری و کلیدی را دارند منجر به تبدیل فرد از یک انسان دارای عارضه هورمونی به یک جامعه ستیز می گردد تا جایی که شکستن هنجارهای جامعه و عدم پذیرش از سوی جامعه باعث حرکات انتقام جویانه از سوی این افراد می شود که عوارض آن یا متوجه جامعه می شود و یا دامنگیر خود شخص بصورت خودکشی ، فرار از منزل و … می شود.حال با این تفاسیر ضرورت رسیدگی به مشکل این بیماران و بیمارانی از این دست و تلاش در جهت مرتفع نمودن آن وظیفه ای عمومی و همگانی بنظر است و این عمومیت از ساختار حمایتی دولتی و خصوصی گرفته تا افرادی عادی جامعه نیز انتظاری می رود .

لذا در پایان باید گفت که در بررسی علمی این بیماری و عوامل تبدیل آن به یک معضل یا آسیب اجتماعی می توان علل زیر را در نظر گرفت :الف – علل فردی

وجود تمایلات بالقوه درونی و باتوجه به تغییرات هورمونی فرد را به سمت رفتارهای دوگانه کشیده و با ایجاد تعارض و درگیریهای ذهنی و قراردادن فرد بیمار برسد و راهی بطور متوالی و مداوم ، یک اضطراب و تنش پایدار را به همراه مشکلات دیگر برایش به ارمغان می آورد که برخی از این مشکلات عبارتند از :
۱ _ درک نگرانی و اضطراب والدین از وجود چنین بیماری در فرزندشان
۲- مشاهده و لمس از نزدیک تنش های ایجاد شده در محیط خانواده بدلیل نداشتن درک صحیح از بیماری
۳- احساس انزوای تدریجی و نادیده گرفته شدن و متعاقبا” سعی در ایجاد حس مقبولیت در میان اعضاء خانواده و اطرافیان با تظاهر و انجام اقداماتی که مخالف با طرز تفکر و علائق وی می باشد.ب- علل خانوادگی :
۱-ضعف والدین (بخصوص پدر خانواده ) در پذیرش و رویارویی با این مشکل
۲-انتخاب سریعترین و پرضایعه ترین راه حل موقت برای فرار ازاین مشکل و شانه خالی کردن از بارمسئولیت طلاق
۳- تنها شدن والده پس از طلاق و تقبل بارسنگین مسئولیت زندگی در ابعاد مختلف (اقتصادی ، تربیتی فرزند ، تحمل بارفشار انتقادی همسایه ها ، فامیل و مردم و مقابله با آنها و …) با توجه به بی مسئولیتی پدر خانواده

۴- نبودن فرصت کافی و مناسب به جهت درک بیماری و عارضه فرزند به فاصله کمی وقوع یک بحران یا شوک آسیب زا تحت عنوان طلاق که منجر به تخریب و تضعیف کانون گرم خانواده ای می شود که می بایست نقش محوری اولین و مهمترین و نخستین نهاد و جایگاه جامعه پذیری فرد را ایفاء نماید به یک محیط ناامن و توأم با استرس می گردد و این تفکر و ذهنیت را در مادر بعنوان تنها سرپرست ایجاد می کند دلیل اصلی این شوک عاطفی وجود فرزند مذکور می باشد و تلاش صحیح مادر در جهت و تربیت و مراقبت از این فرزند یک احساس ایثار و فداکاری قوی را می طلبد و تحقق آن ذهنیت فداشدن یا وقف این فرزندشان را برای مادر ایجاد می نماید.
۵-برکارکردی یا کژکاری خانواده در زمینه پرورش فرزند بدلیل عدم فرصت و دقت کافی برای تک والد زیر خانواده معنا و کارکرد اصلی خود را با وقوع ازدست داده است .
۶- عدم مراجعه به یک روانپژشک و لزوما” عدم درک این قضیه توسط والدین با توجه به آگاهی یافتن از مشکل فرزندشان یا تلاش در جهت استفاده از مکانیزم انکار توسط مادر و سعی در کتمان ذهنی و علمی این مشکل .ج- علل اجتماعی
درتبدیل یک فرد بیمار به یک مشکل یا معضل اجتماعی که افراد دیگر را نیز به چالش بکشاند نمی توان نقش بسیار مهم و رئوف جامعه را نادیده گرفت که برخی از این موارد ذیل می آید:
حرفه ای با افراد جامعه را به نحو احسن انجام دهد بدون آشنایی با مسائل روزمره امکان پذیر نمی باشد.
۲- توسعه و تقویت سازمانهای حمایتی دولتی (بهزیستی ) و خصوصی ( NGOو سازمانهای خیریه )بدلیل اینکه سازمان بهزیستی با تعدد شرح وظایف در ساختار حمایتی اش (کودکان بی سرپرست ، زنان سرپرست خانوار ، مستمری بگیران ، ناتوانان جسمی و ذهنی و…) نمی تواند نقش خیلی مؤفق و چشمگیری را در حمایت از اقشار آسیب دیده ایفاء نمایند نیاز به مشارکت و مدد دیگر سازمانها مؤسسات دارد .
۳- ضرورت اطلاع رسانی و آگاهی بخشی به آحاد مردم و قشر عامه جامعه و حتی خانواده های این افراد از طریق صدا و سیما با امکانات سمعی و بصری ای فراوانی که در اختیار دارند ، رادیو ، مطبوعات و جراید و نشریات امری انکارناپذیر بنظر می رسد که می تواند نقش بسیار مهم و کلید در این رابطه ایفاء نماید و دراین راستا باید به این نکته توجه داشت که طرح نشدن یک مشکل و چهره ای تابووار ساختن از آن دلیلی بر عدم وجود آن نمی گردد و کتمان کردن یک مسأله موجب تبدیل آن به بحران یا یک آسیب بزرگ می شود.
– شناخت سازمانهای خیریه ای که مسئولیت حمایت از چنین افرادی را برعهده می گیرند و شناساندن و معرفی آنها به مردم و خیرین در جهت کمک و به بیماران در جهت استفاده از امکانات .
۱- برنامه ریزی در جهت آموزش دبیران ، معلمان و احیاء اساتیدی که با این قضیه آشنایی ندارند در یک بعد و در بعد دیگر آموزش دانش آموزان و دانشجویان جهت شناخت و برخورد صحیح .

تحریریه وب سایت دکتر حبیبه نژاد بیگلری – فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان


تب و تشنج در کودکان
درباره مغز چه سوالاتی دارید؟
درباره مغزمان بیشتر بدانیم
بپرسید
مغزمان را بیشتر بشناسیم

دیدگاه خود را بنویسید

ایمیل شما به دیگر کاربران نمایش داده نمی شود